بررسی مدل رضایت شغلی براساس مولفه های فرسودگی شغلی و تعارض کار و خانواده در زنان شاغل

پایان نامه بررسی مدل رضایت شغلی براساس مولفه های فرسودگی شغلی و تعارض کار و خانواده در زنان شاغل

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات:  136 صفحه

تکه های از متن به عنوان نمونه :


فهرست مطالب

عنوان                                                                                                      صفحه

چکیده 1

فصل اول: کلیات پژوهش

1-1 مقدمه. 3

1-2- بیان مسئله. 5

1-3- اهمیت وضرورت پژوهش... 13

1-4- اهداف پژوهش... 15

1-5- هدف اصلی: 15

1-6- اهداف فرعی: 15

فصل دوم : مبانی نظری پژوهش

2-1- فرسودگی شغلی.. 17

2-1-1- مراحل پنجگانه فرسودگی شغلی.. 18

2-1-2- دلایل فرسودگی شغلی.. 19

2-1-3- رویکرد های مختلف نسبت به فرسودگی شغلی.. 20

2-1-4- رویکرد روانشناختی - اجتماعی.. 22

2-1-5- رویکرد بالینی.. 24

2-1-6- علائم هشداردهنده فرسودگی شغلی.. 26

2-2- تعارض کار- خانواده 28

2-3- رضایت شغلی.. 33

2-3-1- ارتباطات در سازمانها به سه گروه تقسیم می شود: 44

2-3-2- ارتباط رضایت شغلی با سایر عوامل: 45

2-3-3- رضایت شغلی و سلامتی جسمی.. 46

2-3-4- عوامل سازنده رضایت شغلی.. 47

2-3-5- تعیین رضایت شغلی: 53

2-4- پیشینه تحقیق.. 55

2-5- سوال های پژوهش : 60

2-6- تعاریف مفهومی ( نظری) و عملیاتی متغیر ها 61

2-6-1- تعریف نظری رضایت شغلی.. 61

2-6-2- تعریف عملیاتی رضایت شغلی.. 61

2-6-3- تعریف نظری فرسودگی شغلی.. 61

2-6-4- تعریف عملیاتی فرسودگی شغلی.. 62

2-6-5- تعریف نظری تعارض کار و خانواده 62

2-6-6- تعریف عملیاتی تعارض کار و خانواده 62

2-7- جمع بندی 63

فصل سوم: روش پژوهش

3-1- مقدمه. 65

3-2 - روش پژوهش... 65

3-3- جامعه آماری.. 65

3-4- نمونه پژوهش و روش نمونه گیری.. 65

3-5- ابزار گردآوری داده ها 66

3-5-1- اطلاعات جمعیت شناختی.. 66

3-5-2- پرسشنامه رضایت شغلی.. 71

3-5-2-1- سنجش روایی و پایایی.. 71

3-5-3- پرسش نامه فرسودگی شغلی مزلچ.. 72

3-5-3-1- روش نمره گذاری.. 73

3-5-3-2- سنجش روایی و پایایی.. 74

3-5-4- پرسشنامه تعارض کار و خانواده 76

3-5-4-1- سنجش روایی و پایایی.. 76

3-6- روش تجزیه و تحلیل داده ها 81

3-7- روش اجرای تحقیق : 81

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها

4-1- نتایج پردازش اطلاعات بر مبنای یافته های توصیفی.. 83

4-2- نتایج تحلیل یافته ها بر مبنای سوالات پژوهش... 85

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

1-5- مقدمه. 90

5-2- بحث و نتیجه گیری پیرامون یافته های پژوهش... 90

5-2-1- بحث و نتیجه گیری پیرامون یافته اول پژوهش... 90

5-2-2- بحث و نتیجه گیری پیرامون یافته دوم پژوهش... 94

5-2-3- بحث و نتیجه گیری پیرامون یافته سوم پژوهش... 96

5-2-4- بحث و نتیجه گیری پیرامون یافته چهارم پژوهش... 97

5-3- محدودیت های پژوهش... 99

5-4- پیشنهاد های کاربردی.. 99

5-5- پیشنهاد های پژوهشی.. 100

منابع

منابع فارسی.. 102

منابع لاتین.. 107

پیوست ها

پرسشنامه تعارض کار- خانواده 114

پرسشنامه رضایت شغلی.. 116

پرسشنامه فرسودگی شغلی.. 117

چکیده انگلیسی.. 119

 مقدمه

انسان از دیر باز برای تأمین معیشت و توسعه رفاه فردی و اجتماعی خویش به کار و تلاش جسمی، فکری و اجتماعی مشغول بوده است . در این راستا با گذشت زمان بر پیچیدگی های عرصه کار و تولید افزوده شده و ضرورت تقسیم کار در همه شئون اجتماعی حس شده است. به عبارتی، با رشد و توسعه فن آوری های علمی – صنعتی و خدماتی، تغییر ات بزرگی درعرصه های زندگی بشری رخ داده است . با بروز این تغییرات، ضرورت سازگاری و انطباق آدمی بیش از پیش احساس شده و بشر با اتکا به هوشمندی خویش به تقسیم کار درعرصه های مختلف روی آورده است تا با تخصصی کردن کارها، بازده های تولیدی و خدماتی افزایش یابد. با این حال، آدمی برای انطباق با موقعیت های نوین کاری و شغلی به توانمندی های بیشتری نیازمند بوده تا بتواند پاسخهای مناسب و سالم به درخواست نوین صنعت و مدرنیته ارائه کند چرا که این درخواستها، فشارهای روزافزونی در محیطهای کاری برکارگزاران وارد نموده و سلامت ایشان را تهدید می نماید(تسای[1]، 2003) .

کار برای انسان درآمد می آورد تا کالاهای اساسی لازم برای بقا و راحتی خودش را تهیه نماید؛ همچنین کار موجب فعالیت ذهنی و فیزیکی هدفمند می شود، عزت نفس و احساس رقابت را افزایش می دهد و در نهایت برخی از نیازهای اجتماعی را از طریق فراهم آوردن فرصت هایی برای ارتباط اجتماعی برآورده می سازد (بیچ، برنز و شفیلد[2]،1982)

هر یک از مشاغل، دارای مشکلات و ویژگی های خاص خودش است . اما یکی از ویژگی های بسیاری از مشاغل این است که کارمندان و کارکنان را در معرض خواسته ها و یا فشار های زیاد مد یران قرار می دهد و از سوی دیگر،کارکنان چون نمی توانند این خواسته ها را برآورده سازند با ایراد پی در پی مدیران مواجه می شوند و فشار روانی زیادی را متحمل می گردند . تداوم این چرخه در نهایت موجب از هم گسیختگی روانی و جسمانی فرد می شود . موقعیت بالا را زمانی تصور کنید که کارمند در محیط کاری خود نابرابر ی های اجتماعی زیادی را نیز تجربه کند. در چنین شرایطی فرد ممکن است با توجه به عوامل مستعد کننده پاسخ های متفاوتی به شرایط کاری فشار زا بدهد . مثلاً دست به بطالت اجتماعی یا کم کاری بزند، مکرراً بیمار شود و به نوعی خود ش را از شرایط کاری فشار زا نجات دهد. سرانجام نیز ممکن است که فرد دچار فرسودگی شغلی شود.

                فرسودگی، به عنوان حالت روان شناختی تعریف میشود که از سطوح بالای استرس های طولانی مدت در زندگی شغلی ناشی میشود )گرانفلد و همکاران[3]،2000) .

فرسودگی شغلی عبارت است از کاهش قدرت سازگاری فرد در مقابل عوامل استرس زا و کاهش کلی منابع جسمی و ذهنی بر اثر کوشش زیاد جهت دستیابی به اهداف غیر واقع بینانه کار و سندرمی است مرکب از فرسودگی عاطفی، مسخ شخصیت، و فقدان موفقیت فردی که می تواند در میان افرادی که به نوعی خدمات انسانی انجام می دهند اتفاق بیفتد(حق شناس، 1385) .

استرس های شغلی می توانند از شرایط نامناسب کار، مانند حجم کار( بیش از اندازه زیاد یا کم بودن آن) و یاکیفیت آن (بالاتر یا پایین تر بودن از حد تواناییهای فرد)عدم تناسب ، فقدان امنیت شغلی ورضایت شغلی جاه طلبی شغلی ارضا نشده، رابطه ی نادرست با کارکنان،تعارض بین کار و خانواده ، ابهام و تعارض نقش و… ناشی شوند(براهنی، 1379 ) .

رضایت شغلی از جمله عواملی است که در زندگی افراد تاثیر بسزایی دارد و در صورتی که افراد از شغل خود راضی باشند، با نگرش مثبت تر به زندگی نگاه می کنند. آنها نسبت به زندگی خود خوشبین هستند و معتقدند در صورتی که تلاش کنند به آن می رسند، اهداف دست نیافتنی در نظر آنان دست یافتنی است. در صورتی که افرادی که از شغل خود راضی و خشنود نیستند و در اصل ناراضی هستند از همه چیز گله می کنند و هنگامی که به اهداف خود دست پیدا نمی کنند آن را به گردن دیگران می اندازند.

با توجه به اهمیتی که رضایت شغلی در سلامت روحی روانی و بهره وری افراد دارد این پژوهش به منظور تعیین میزان رضایت شغلی زنان شاغل در دانشگاه های یاسوج و عوامل موثر در ایجاد نارضایتی شغلی صورت گرفته است.

نتایج حاصل از این تحقیق می تواند گامی مؤثر در جهت شناخت هر چه بیشتر و بهتر و بالا بردن رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن باشد.

 بیان مسئله

یکی از موضوعات مورد توجه در مدیریت نیروی انسانی در سازمان ، تامین نیروهای انسانی و ایجاد انگیزه برای بالا بردن کیفیت کار آنان است . شغل هر فرد باید تامین کننده قسمتی از نیازهای مادی، روانی و اجتماعی او باشد اما برخی از انسانها به علت مشکلات اقتصادی ، ضعف مدیریت ، عدم برنامه ریزی صحیح و به ویژه توجه نکردن به لزوم ارضانیازهای اساسی دچار احساس نارضایتی شغلی می‌شوند. افزایش رضایت شغلی باعث برانگیخته شدن کارکنان به کاربیشتر می شود و با افزایش رضایت کارکنان می توان خدمات بهتری ارائه نمود ( فلاح مهنه ، اسدیان ، 1384 ).

از دهه 1980 بسیاری از پژوهشگران رفتار سازمانی تلاش کرده اند به این سولات پاسخ دهند که از میان صفتهای زمینه ای ( افراد ) و عوامل سازمانی ( محل کار ) کدام یک تعیین کننده عمده رضایت شغلی در موقعیت ها و شرایط کاری مختلف به حساب می آیند . رضایت شغلی یعنی نگرش کلی فرد درباره شغلش و بدیهی است که کارایی و کارآمدی سازمان در گرو در اختیاز داشتن کارکنان کارآمد است (ساعدی ، گرجی ، 1387).

براساس نظریه خشنودی درونی ، نظریه ویژگی های درونی در شرایطی که انجام دادن وظایف شغلی برایمان لذت بخش باشد میزان خشنودی شغلی ما نیزبیشتر است که البته تلقی افراد مختلف نسبت به لذت بخش بودن وظایف شغلی با یکدیگر متفاوت است ( ساعتچی ، 1389).

طبق یافته های پژوهشی از جمله عوامل فرسودگی شغلی باعث کاهش رضایت شغلی می شودکه می تواند تاثیر بسیار زیادی در کاهش لذت بخش بودن شغل و تبع آن باعث کاهش خوشنودی شغلی داشته باشد.

دانلود فایل

بررسی توانایی دیداری و فضایی دانش آموزان با اختلال یادگیری غیر کلامی و دانش آموزان در خود مانده

بررسی مقایسه ی توانایی دیداری و فضایی دانش آموزان با اختلال یادگیری غیر کلامی و دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا

چکیده

   پژوهش حاضر به منظور بررسی مقایسه ی توانایی دیداری – فضایی کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی و کودکان درخودمانده با عملکرد بالا انجام گرفته است. در این پژوهش از نوع توصیفی زمینه یابی استفاده شده که در دو مرحله انتخاب (آزمودنی ها و اجرای پژوهش) اجرا شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا و کلیه دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی شهر تهران است. دراین تحقیق از نمونه گیری دردسترس استفاده شد. بدین منظور تعداد 15 نفر از دانش آموزانی که اختلال یادگیری غیرکلامی دارند، با استفاده از فرم معلم گلدستین (1999) و تعداد 15 نفراز دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا از مدارس ویژه این کودکان که با استفاده ازآزمون گارز شناسایی شده اند. و بر روی هر کدام از آنها آزمون مکعب های کهس به اجرا درآمد. به منظور آزمون فرضیه تحقیق از آزمون تی مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان با اختلال یادگیری غیر کلامی و دانش آموزان با درخودمانده با عملکرد بالا از لحاظ توانایی دیداری- فضایی تفاوت معناداری وجود دارد. و دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی دارای توانایی دیداری- فضایی بهتری نسبت به دانش آموزان با درخودمانده با عملکرد بالا هستند.

مقدمه

اختلال یادگیری غیرکلامی[1] ، به گروهی از ویژگی های عصب روانشناختی[2]، تحصیلی ، اجتماعی و عاطفی توصیف شده و منعکس کننده نقایصی دراستدلال غیرکلامی است، این نقایص شامل، ضعف درتوانایی بینایی – فضایی، استدلال ،کارکردهای اجرایی و حافظه غیرکلامی می شود. میزان شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی متفاوت است، اما اغلب برآورد شده که 10 تا 15 درصد دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری، نوعی اختلال یادگیری غیرکلامی نیز دارند (اوزولس[3]، 1998؛ زیدآبادی و همکاران، 1392).

اختلال های یادگیری غیرکلامی، نوعی اختلال یا نشانگان عصب شناختی است که ویژگی روانشناختی آن، مجموعه ای ازتوانشها و نارساییهای ویژه، به طور توام در کودک است برخی از توانشهای ویژه در این کودکان، عبارت است از: حافظه و یادگیری طوطی وار، مهارت های کلامی ساده، رشد زودرس گفتار و زبان، توجه به جزئیات، مهارت های خواندن زودرس، مهارت های قابل توجه در املا، توانایی خوب دربیان خود و توانایی خوب در حافظه شنیداری (کروننبرگ ودان،2003؛تامسون[4]،1997به نقل ازعلیزاده،1389).

تقریبا 10 درصد کل جمعیت مبتلا به اختلال های یادگیری هستند و 1 تا 10 درصد این عده دارای اختلال یادگیری غیر کلامی می باشند. با وجود اینکه این اطلاعات مبتنی بر مدارک بالینی است، بسیاری از متخصصان اعتقاد دارند که شیوع این اختلال به دلیل ناشناخته بودن، کمتر از حد واقعی آن تخمین شده است (نبی زاده، 1384)

درخودماندگی با عملکرد بالا[5]، یک اختلال رشدی با نشانه های مشابه اوتیسم است که بوسیله هانس آسپرگر[6]روانپزشک اتریشی درسال 1944 شناخته شد. این اختلال معمولا به عنوان فرم خفیفی از درخودماندگی مورد توجه و ارجاع قراردارد زیرا افرادی با درخودماندگی سطح بالا عموما ازنظرکارکرد ذهنی قویتر از افراد نوعا درخودمانده هستند. مانند درخودماندگی، سندرم آسپرگر، یک وضعیت طولانی مدت است. به هرحال، چهارمین ویراست تجدید نظرشده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی[7] (2000) ، درخودماندگی سطح بالا را به عنوان یک اختلال مجزا طبقه بندی کرده است و دراین مطلب که آیا درخودماندگی سطح بالا یک سندرم مجزا است یا شکلی از درخودماندگی است، تناقض وجود دارد (دیویدای.سوسا[8]،2001؛ ترجمه یارمحمدیان و کجباف، 1388). کودکان با درخودماندگی سطح بالا به عنوان اختلال رشدی گسترده طبقه بندی شده اند، به این معنی که این اختلال برهمه عرصه های زندگی تاثیر می گذارد (کاظمی و نژادلحسینی، 1387).

درخودماندگی با عملکرد بالا پدیده ای نسبتا کمیاب است و پژوهش ها حاکی ازآن است که ازهر 1000 نفر،10 تا 15 نفر به این اختلال دچار هستند. علت آن ممکن است یک اختلال ژنتیکی یا آسیب فیزیکی به مغز باشد(لونز ،1996).

توانایی دیداری ـ فضایی[9] فرآیندی پیچیده و شامل بخش های متعددی است که در ارتباط با یکدیگر هستند و خرده مهارت های انها شامل فعالیت های زیراست: توانایی تجسم اجسام به صورت ذهنی، توانایی تشخیص تفاوت میان اشیا، جهت یابی، تشخیص چپ و راست، توانایی تشخیص روابط میان اشیا در فضا (موقعیت و جهت یابی)، توانایی کپی کردن مدل و تولید و ساخت آن با استفاده ازبلوک، توانایی سازگاری برخی مناظر و تفسیر اشیا به صورت ذهنی و توانایی و تفسیر تصاویر نمادین درفضای خارجی (نقشه ها و راه ها) و توانایی مسائل غیرکلامی و رشد و تحول این خرده مهارت ها دردوران اولیه شکل می گیرد و در دوران کودکی و نوجوانی با رشد توجه، حافظه، تجربه و آموزش توسعه می یابد. پردازش بینایی – فضایی[10]، توانایی استفاده از اطلاعات بینایی جهت درک جهان پیرامون است (کرونین – کولومب و براون[11] 1997؛ عابدی، 1386).

دانلود فایل